msi-notebook-yazd



شکست تیم کوک

دقیقاً مانند استیو بالمر که پس از بیل گیتس مایکروسافت را اداره کرد تیم کوک از مجموعه مهارتهایی که جابز داشت بی بهره بود. وی به طور خاص توسط جابز انتخاب شده بود تا مطمئن شود که قدرت بنیانگذار اپل را دست کم نمی گیرد و او را کنار نمی گذارد. او همانند بالمر،عملا سزاوار چنین جایگاهی بود اما نه کاریزمای جابز را داشت و نه مدیری بود که بتواند همانند او روی محصول تمرکز کند.

همچنین، آنچه که کوک در ابتدا در کامپاک آموخته بود - گرچه حتی در آنجا نیز شخصیت بزرگی نبود - او را وادار کرد تا فکر کند که جابز علی رغم موفقیت، پول و تلاش ها را هدر می دهد. این درحالی بود که کامپک شکست خورد و هیچ یک از شرکت های دیگر که از مدل های مشابه استفاده می کردند از نظر سود یا ارزش در حد اپل نبودند.

مدل استاندارد صنعتی بسیار متفاوت از مدل اپل بود. استراتژی صنعت هدف قرار دادن محصولات بود. اپل خطوط تولید را ساده نگه داشت. هم هزینه های تولید و هم موجودی را به میزان زیادی کاهش داد و در عوض هزینه های زیادی را صرف تلاش برای افزایش تقاضا کرد. رویکرد صنعت به تنوع زیاد محصول منجر شد اما فرصتی برای فعالیت های مهم افزایش تقاضا فراهم نکرد.

رویکرد جابز این بود که با یک نمونه محصول ایده آل خریداران را متقاعد کند که چنین محصولی برازنده همه است. شاید هر کس دیگری می توانست محصولات متنوعی را تولید کند که نیازهای فردی را بهتر برآورده کند اما مشکل بیشتر شرکت های دیگر این بود که تلاش های آن ها بدون بودجه لازم برای وصل کردن آن محصولات با افراد یا خریداران هدف عملی نبود. سامسونگ در واقع با تلاشی مشابه سهم خود را از سالهای اوج اپل پس گرفت. چنین تجربه ای نشان داد که هر شرکتی می توانست از نمونه استیو جابز پیروی کند و اگر محصولی مناسب و یک برنامه بازاریابی کارآمدی را طراحی و بازاریابی کند اپل را شکست دهد. سامسونگ محصولات بسیار زیادی داشت اما نمی توانست بودجه را حفظ کند.

راه حلی که باید تیم کوک و تیمش در پیش بگیرند اینست که باید شرکتی را که اداره می کنند به چیزی که می شناسند و درک می کنند تغییر دهند. تیم کوک نه مجموعه مهارت های جابز را دارد و نه آنچه جابز برای تکرار و حفظ موفقیت انجام داد را درک کرده است. در نتیجه، او با کاهش ایجاد تقاضا و تنها عرضه محصولات بیشتر و متنوع تر، در نهایت با این امید که یکی از این نوع گوشی ها بهتر از گوشی های سامسونگ و سایر رقبا با نیاز و خواست خریداران مطابقت داشته باشد اپل را به کامپک تبدیل می کند. اما وضعیت چندان خوب پیش نمی رود زیرا نیاز به افزایش حاشیه سود اپل منجر به افزایش گوشی های گران قیمت می شود و در نتیجه آن ها نمی توانند در بازار رقابت کنند. مشکل افزایش قیمت به طور مستقیم با نیاز اپل به حفظ حاشیه سودی که بسیار بالاتر از حد متوسط ​​می باشد گره خورده و تنها راه برای دستیابی به آن در مقطع کنونی کاهش چشمگیر هزینه تولید گوشی و در عین حال افزایش قیمت عرضه آن برای خریداران است.

نتیجه ی این افزایش قیمت چه خواهد بود؟ مشتریان پول بیشتری برای یک گوشی که ارزش کمتری به نسبت قیمت دارد می پردازند و در نتیجه بسیاری تصمیم می گیرند که محصولات اپل را خریداری نکنند. شاید مشتریان تا مدتها به سوی رقبای اپل روی نیاورند اما گوشی های خود را سال های سال نگه خواهند داشت و می دانند که آیفون قدیمی آنها هنوز هم کاری را که می خواهند را انجام می دهد. اگر از آنچه که دارید راضی هستید، چرا برای یک وسیله گران قیمت پول خرج کنید؟

به نظر می رسد اپل تغییراتی کوچک در گوشی های قدیمی تر اعمال می کند که باعث کاهش فروش نسبت به دوره طلایی جابز شده است. در واقع به نظر می رسید این تلاشی برای پیشبرد و ارتقای نسخه های اولیه بود اما مردم رضایتی نداشتند و شروع به انتقاد کردند. این ت کنار گذاشته شد و فریب کاربران برای ارتقاء گوشی ها به جدیدترین مدل را سخت تر کرد.

معرفی محصولات جدید باز هم مردم را متقاعد می کند که به گوشی با دوربین سه گانه نیاز ندارند و بهتر است گوشی موجود خود را نگه دارند و پول را پس انداز کنند.

سخن پایانی

هنگامی که استیو جابز به اپل بازگشت فرایندی را دنبال کرد که از متقاعد کردن و بازاریابی کارآمد محصول برای ایجاد ارزشمندترین شرکت در جهان دفاع می کرد. تیم کوک که مدل جابز را درک نکرده و نشناخته بود پا به عرصه کار گذاشت و مکانیسم موفقیت شغل را برچید.

اگرچه دستگاه های بسیار بیشتری نسبت به زمانی که دوران جابز بود وجود دارد که نتیجه کاهش فروش و محصولات هیجان انگیز کمتر بوده است. حتی طراح اصلی اپل نیز شرکت را ترک کرده است زیرا او دیگر به این فرد احتیاج نداشت. سوال اینجاست که چرا بعد از موفقیت جابز، تیم کوک به جای اجرای این فرآیند موفقیت آمیز دوباره به روندی روی آورده که شرکت قدیمی او را از بین برد؟

معرفی محصولاتی تکراری و نه چندان جذاب گرچه برای اپل اتفاق خوشایندی نمی باشد اما غیرمعمول هم نیست زیرا اکثر مدیرعامل ها اقدام خوبی برای برنامه ریزی جانشینی انجام نمی دهند. در این حالت، همانند مدیرعاملان شرکت هایی که چنین وضعیتی را تجربه کرده اند ظاهراً جابز می خواست کوک شکست بخورد. در نتیجه، جای تعجب ندارد که دیگر از معرفی محصولات اپل هیجان زده نمی شویم و آنطور که به نظر می رسد در آینده ای نه چندان دور باید منتظر ارزش گذاری دوباره اپل بود. تاکنون کوک اشتباهی مانند تلاش استیو بالمر برای خرید یاهو انجام نداده که باعث ارزش گذاری مجدد سهام مایکروسافت شد اما در نهایت سرمایه گذاران اپل متوجه خواهند شد که اپل به شرکتی بسیار متفاوت از قبل تبدیل شده و دیگر مثل گذشته ارزش زیادی برای سرمایه گذاری ندارد.


همین دو هفته پیش بود که شرکت اپل رویداد بزرگ معرفی محصولات خود را برگزار کرد و اگرچه زمانی افراد از برگزاری اینگونه رویدادهای اپل هیجان زده می شدند اما این روزها، این رویداد به یک برنامه تقریبا تکراری با معرفی محصولاتی با ویژگی های کپی شده و انتظارات برآورده نشده مخاطب و طرفداران اپل تبدیل شده است. این اتفاق برای شرکتی همچون اپل دقیقاً مثل زمانی که اپل استیو جابز را اخراج کرد خجالت آور بود. به نظر می رسد که این شرکت کارهایی که استیو جابز برای تبدیل کردن اپل به یک شرکت منحصر به فرد انجام داد را فراموش کرده است. به گونه ای که کم کم اپل به یک شرکت فناوری معمولی بدل شده که دیگر چندان تفاوت بارزی با بقیه ندارد. در ادامه به بررسی مختصر فراز و فرودهای این کمپانی مطرح می پردازیم. با ما همراه باشید.

روند اپل در گذشته

هنگامی که استیو جابز در دهه 1990 به اپل بازگشت، مهارتهای منحصر به فردی داشت. او یکی از این مهارت ها را در حین سفر به هند بدست آورد. در این سفر، جابز به دنبال مطالعه درباره ی رهبران مذهبی بود. در حقیقت، او می خواست بداند که چگونه این افراد می توانند پول هنگفتی از جمعیت های فقیر به جیب بزنند. او یک چیز کشف کرد و آن هم مهارت ذاتی اش به عنوان فردی اغواگر بود - شخصی که به طور طبیعی و ذاتی می داند چگونه دیگران را به انجام آنچه می خواهد ترغیب کند. آنچه او آموخت به وی امکان داد تا بودجه NeXT را بر اساس یک ویدئوی اسکریپت شده تامین کند که سرمایه گذاران را فریب می داد تصور کنند که روی ساخت یک محصول کار می کند اگرچه هنوز محصولی کارآمد وجود نداشت.

در واقع، او دریافت که واقعیت اهمیتی ندارد بلکه این باور و اعتقاد مردم است که بیشتر از هرچیزی اهمیت دارد. این مفهوم در اولین آیفون منتقل شد که در اصل راهی برای موفقیت فراهم کرد تا شرکتی که ورشکسته شده بود را به با ارزش ترین شرکت دنیا تبدیل کند. اگر جابز موفق به تامین سرمایه و ساخت محصول نمی شد به احتمال زیاد به جرم ی به زندان می رفت و اپل شکست می خورد. بدون شک با آگاهی از این مسئله، او خواسته ی مردم را به اجرا رساند که منجر به محصولاتی شد که تمام انتظارات را برآورده می کردند. وی سپس نسخه ی محصولات خود را با برنامه های گسترده برای جایگزینی محصولات و بودجه های نجومی تبلیغات پیچید و خریداران را طوری متقاعد کرد که یک گوشی آیفون برازنده ی آن هاست و در عین حال، بیشتر فروشندگان بزرگ گوشی های هوشمند را به زانو درآورد.

اگرچه شرکت هایی مانند نوکیا، موتورولا، پالم، مایکروسافت و ریسرچ این موشن جایگاهی مستحکم داشتند و شاید در فضای رقابت گوشی هوشمند قدرتمند بودند اما باز هم توان رقابت با اپل و استیو جابز را نداشتند. بیشتر آن ها نه تنها شکست خوردند بلکه تعطیل و از صحنه رقابت کاملا حذف شدند.

در نتیجه، در دوران جابز، روندی که اپل سپری می کرد بی نظیر بود. این روند در مدارس تدریس نمی شد. مانند بسیاری از مدیرعامل های دنیا، جابز مطمئن نبود که جانشینش روند کار او را فهمیده یا می تواند آن را اجرا کند. شاید استیو جابز فکر می کرد که می تواند سرطان را شکست دهد و سرانجام دوباره بازگردد. به طور خلاصه، او می خواست مطمئن باشد که هیئت مدیره اپل در صورت درمان بیماریش، او را بازمی گرداند و بار دیگر مسئولیت شرکتی که آن را به غولی در این صنعت تبدیل کرده بود را پس می گیرد.


رویداد مایکروسافت سرفیس 2019 روز گذشته برگزار و در جریان آن این شرکت از جدیدترین محصولات و دستاوردهای خود از جمله دستگاه های سرفیس و یک گوشی تاشو رونمایی کرد.

مایکروسافت دوباره در حال ساختن یک گوشی است. این غول دنیای فناوری که چندین سال پیش خط تولید گوشی های خود را متوقف کرد اکنون امیدوار است بتواند با گوشی سرفیس دوو (Surface Duo) سهم خود از بازار گوشی های هوشمند را پس بگیرد. همانطور که از اسم دستگاه پیداست این گوشی دارای دو صفحه نمایش است که با استفاده از یک لولا به هم متصل شده اند و از همین رو می توان آن را گوشی سرفیس تاشو نیز لقب داد.

مدیر محصول مایکروسافت پانوس پانای در جریان رویداد اکتبر 2019 این شرکت در توصیف گوشی سرفیس تاشو گفت: <<ما در ساخت این محصول از بهترین و به روز ترین فناوری های مایکروسافت استفاده کرده ایم و علاوه بر این با گوگل نیز به توافق رسیدیم تا بهترین نسخه اندروید را برای این گوشی عرضه کنیم. فناوری که در ساخت این گوشی به کار گرفته شده به حدی پیشرفته است که می تواند صنعت ساخت گوشی را کاملا متحول کند.>>

معرفی گوشی سرفیس تاشو از سوی مایکروسافت بسیاری از کارشناسان را متعجب کرده است. به خصوص اگر به خاطر بیاورید که این شرکت در سال 2014 پس از آن که با دردسرهای فراوانی نوکیا را به قیمت 7 میلیارد دلار خریداری کرد، کلا قید ساخت گوشی را زد. اما این بار مایکروسافت می گوید ابتکارات جدید آن ها، مثل صفحه نمایش خمیده دوگانه و فناوری های خاصی که برای اجرای هر چه بهتر سیستم عامل اندروید در این محصول به کار گرفته شده می توانند نقش تعیین کننده ای در موفقیت گوشی سرفیس دوو ایفا کنند. البته تا زمانی که این گوشی وارد بازار نشود نمی توانیم نظر قطعی درباره آن بدهیم.

گوشی سرفیس Duo تنها محصول جدیدی نبود که مایکروسافت در جریان رویداد روز چهارشنبه خود معرفی کرد. این شرکت همچنین از لپ تاپ های جدید سری سرفیس خود مانند سرفیس نئو و سرفیس پرو 2019 نیز رونمایی کرد. سرفیس نئو یک لپ تاپ بزرگ با صفحه نمایش دوگانه است که از یک نسخه اختصاصی ویندوز به نام ویندوز 10 ایکس بهره میlrm; برد. این نسخه از ویندوز 10 به گونه ای طراحی شده تا به برنامه ها و کیبوردهای مختلف این امکان را بدهد تا عملکرد روان و قابل قبولی با این دستگاه جدید داشته باشند. سرفیس دو نمایشگر نیز مانند گوشی سرفیس Duo قرار است سال آینده وارد بازار شود.

نکته جالب توجه این است که معرفی محصولات جدید آن هم با این فاصله از زمان عرضه رسمی، برای شرکتی در حد و اندازه های مایکروسافت کمی عجیب است. زیرا این شرکت ها اغلب از این واهمه دارند که کاربران به منظور خرید محصولات جدیدی که در آینده عرضه می شوند از خرید محصولات فعلی آن ها اجتناب کنند. اما برای مایکروسافت شاید سورپرایز کردن دنیای فناوری با محصولات جدید و همچنین وعده رویکردی متفاوت به تولید لپ تاپ های خود ارزش این ریسک را داشته باشد. آن ها پیشتر در سال 2012 و با معرفی اولین تبلت هیبریدی سرفیس نیز این کار را انجام داده بودند. تا آن موقع مایکروسافت به استثنا چند گوشی و کنسول ایکس باکس خود بیشتر به عنوان یک شرکت تولید کننده نرم افزار شناخته شده بود.

اما اکنون هفت سال از آن زمان گذشته و امروزه از سری مایکروسافت سرفیس پرو به خاطر فرم نازک و تبلت گونه و کیبورد و قلم دیجیتال خود به عنوان یکی از محصولات موفق این شرکت یاد می شود؛ حتی اگر مایکروسافت نتواند به اندازه دل، لنوو یا اچ پی در کار فروش محصولاتش موفق باشد.

در جریان رویداد مایکروسافت 2019 بیشتر بر روی محصولات سال آینده این شرکت تمرکز شده بود ولی آن ها برای سال جاری نیز از چند لپ تاپ جدید رونمایی کردند. یکی از این محصولات سرفیس پرو 2019 با پردازنده گرافیکی قدرتمند رایزن از AMD بود. مایکروسافت همچنین از لپ تاپ - تبلت فوق نازک و هیبریدی سرفیس پرو ایکس که با پردازنده اختصاصی ساخته شده و دارای عملکرد بهتر و عمر باتری بیشتر نیز هست هم پرده برداری کرد.


کلید های کم صداتر، سرعت و فضای ذخیره سازی بیشتر !

مک بوک پروهای 20 اپل معرفی شدند ! سری 20 به چیپست های جدید i5 ، i7 و i9 اینتل مجهز شده اند، رم اضافه و حافظه ذخیره سازی بیشتر و کلید های کم صداتر از ویژگی های مهم این سری هستند. سایر ویژگی های اعم از طراحی و تاچ بار، همانند مدل 2017 است!

این بهبودها برای هر دو مدل 13.3-inch و 15.4-inch در نظر گرفته شده است، اما مدل بزرگتر ویژگی های جذاب تری دارد و بسیار قوی تر است در ادامه به معرفی این ویژگی ها می پردازیم.

ویژگی های مک بوک پرو 15 اینچ 20

حالا در مدل 15 اینچ که قدرتمندترین نیز هست! شما قادر خواهید بود از نسل هشتم چیپست های اینتل یعنی پروسسورهای 6 هسته ای Core i7 یا Core i9 بهره ببرید. که این چیپست ها در حالت تربو می تواند در فرکانس کاری 2.9 GHz و 2.8 GHz فعالیت کنند! همچنین شما می توانید حداکثر 4 ترابایت حافظه SSD و 32 گیگا بایت رم را در اختیار داشته باشید. (البته بسته به پولی که پرداخت می کنید) در نهایت شما می توانید بهترین انتخاب کارت گرافیک یعنی AMD Radeon Pro 560 series با 4 گیگ رم داخلی را برای مک بوک مورد علاقه خود سفارش دهید!

ویژگی های مک بوک پرو 13 اینچ 20

در این مدل کوچکتر نیز شما می توانید از نسل هشتم چیپست های 6 هسته ای اینتل یعنی i5 و i7 بهره ببرید، که در حالت تربو می توانند در فرکانس 2.8 گیگاهرتز فعالیت کنند ! بالاترین گزینه کارت گرافیک نیز در این مدل، چیپست Intel Iris Plus 655 با 128 مگابایت حافظه داخلی است. همچنین شما می توانید حداکثر 16 گیگ رم و 2 ترابایت حافظه SSD را در مک بوک پرو 13 اینچ 20 در اختیار داشته باشید!

اگر شما از کاربران حرفه ای هستید، و مشخصات لب تاب های اپل را سال به سال بررسی می کنید، حتما می دانید که این بهبود ها در مدل های 20 برابر با افزایش سرعت عملکرد لب تاب در محاسبات و رندرهای سنگین صوتی و تصویری است. اما اگر از کاربران عادی هستید و از اعداد و ارقام بالا هیچ سر رشته ای ندارید،هیچ نگران نباشید! تمام چیزی که نیاز است بدانید این است که سری 20 مک بوک های پرو نسبتا بسیار قوی تر و سریعتر از مدل سال گذشته هستند.( گرچه اگر کاربری حرفه ای ندارید همان مدل سال گذشته کار شما را راه می اندازد!)

اپل ادعا می کند بهبود عملکرد در مدل های 13 اینچی نسبت به مدل سال گذشته دو برابر بوده و این میزان در مدل های 15 اینچ تا 70 درصد است!!! البته همه این ها بستگی به این دارد که شما با لب تاب تان چه کاری انجام می دهید.

سایر بروزرسانی ها در مک بوک پرو های 20 اپل شامل : بهبود عملکرد TrueTone displays ( ویژگی که نور نمایشگر با محیط تنظیم می شود)، و چیپ امنیتی T2 برای محافظت بهتر از اطلاعات و جلوگیری از ورود غیرمجاز به سیستم ! همچنین اپل اعلام کرده نسل سوم کیبوردهای خود را بروی سری 20 قرار داده که این کیبورد صدای کمتری نسبت به نسخه های پیشین دارد! ( بسیاری از کاربران اپل از موضوع عدم کیفیت بالای کیبورد های مک بوک پرو در سال های اخیر ناراضی بودند، اپل هیچ وقت این مشکل را تایید نکرده اما اخیرا یک برنامه گارانتی چهار ساله برای تعمیر صفحه کلید های آسیب دیده به صورت رایگان راه اندازی کرده است).

نکته بسیار مهم این است که شما برای خرید مدل های جدید نیازی به پرداخت هزینه بیشتر ندارید و مدل های 20 نیز با همان قیمت مدل های سال 2017 عرضه می شوند! البته قیمت بسته به انتخاب تنظیمات شما و مدل مورد نظر متغیر است


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


آشپزی در خانه انجام پروژهای برنامه نویسی اندروید جدیدترین مطالب روز 94374493 بانک دانش وبلاگ مطالب در مورد باتری موبایل تفریحی رزیدانلود گل از رو vps-poster2
دزدگ